کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

برای نیلوفر


از آن روزی که ساقه هایت دیگر دور چیزی نپیچیدند، فهمیدم که یک جای کار، می لنگد.

نظرات 8 + ارسال نظر
دامون 7 مرداد 1388 ساعت 12:17 ق.ظ http://www.damun.blogsky.com

عجب وبلاگی دارید!
کمدی الهی اسمش بود که باعث شد اینجا سر بزنم
راستش هیچ وقت حوصله نکردم جلد مربوط به بهشت رو بخونم، حوصله آدم سر میره چون اونجا هیچ اتفاقی نمی افته!
پشیمون نیستم از اومدنم!

ممد 7 مرداد 1388 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.iravirad.blogfa.com/

چیکار به ساقه داری، ساق رو بچسب !

مسعود 7 مرداد 1388 ساعت 01:25 ب.ظ http://blind-owl.blogfa.com/

خیلی قشنگ بود

غزاله 7 مرداد 1388 ساعت 10:36 ب.ظ

عاااااالی بود!
اصلا یه حسی داشت !

بی تا! 8 مرداد 1388 ساعت 10:14 ب.ظ

می لنگد...چه جورهم!

مریم 10 مرداد 1388 ساعت 10:53 ب.ظ

واقعا قشنگ بود!

ساناز 12 مرداد 1388 ساعت 04:14 ب.ظ

یاد اون آهنگه آفتاب مهربانی اصفهانی افتادم که توش میگه ای که در پای تو پیچید ،ساقه نیلوفر من ...

رودابه 13 شهریور 1388 ساعت 01:14 ب.ظ http://www.dehleez.blofa.com

نیلوفر ما جوانه هم نزد اما باز هم باور نکردیم که جایی از کار می لنگد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد