از آن روزی که ساقه هایت دیگر دور چیزی نپیچیدند، فهمیدم که یک جای کار، می لنگد.
عجب وبلاگی دارید!کمدی الهی اسمش بود که باعث شد اینجا سر بزنمراستش هیچ وقت حوصله نکردم جلد مربوط به بهشت رو بخونم، حوصله آدم سر میره چون اونجا هیچ اتفاقی نمی افته!پشیمون نیستم از اومدنم!
چیکار به ساقه داری، ساق رو بچسب !
خیلی قشنگ بود
عاااااالی بود!اصلا یه حسی داشت !
می لنگد...چه جورهم!
واقعا قشنگ بود!
یاد اون آهنگه آفتاب مهربانی اصفهانی افتادم که توش میگه ای که در پای تو پیچید ،ساقه نیلوفر من ...
نیلوفر ما جوانه هم نزد اما باز هم باور نکردیم که جایی از کار می لنگد.
عجب وبلاگی دارید!
کمدی الهی اسمش بود که باعث شد اینجا سر بزنم
راستش هیچ وقت حوصله نکردم جلد مربوط به بهشت رو بخونم، حوصله آدم سر میره چون اونجا هیچ اتفاقی نمی افته!
پشیمون نیستم از اومدنم!
چیکار به ساقه داری، ساق رو بچسب !
خیلی قشنگ بود
عاااااالی بود!
اصلا یه حسی داشت !
می لنگد...چه جورهم!
واقعا قشنگ بود!
یاد اون آهنگه آفتاب مهربانی اصفهانی افتادم که توش میگه ای که در پای تو پیچید ،ساقه نیلوفر من ...
نیلوفر ما جوانه هم نزد اما باز هم باور نکردیم که جایی از کار می لنگد.