کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

خاطرات ِ هواپیما - شب


حال که فکر می کنم، می بینم چقدر احمق بوده ام که سال ها، این بالا دنبال ستاره ها می گشته ام. در حالی که زیر پایم، جایی که از آن می آیم، خود پر از ستاره است.

این مغز، نشتی دارد!


من نمی دانم و این ندانستن از هر چیز بدتر است. لحظه ای چشمانم را می بندم و هوا و آسمان و درخت و بهار را یک جا می بلعم. لحظه ای دیگر همه ی این ها در بوی قلیان میوه ای و دود سیگار و قهقهه های غریب گم می شوند. لحظه ای دلخوشی ساده ی کودکانه ای مرا به وجد می آورد که ناگهان، قلبم فشرده می شود از آوار تمام چیزهایی که بر من گذشته. لحظه ای دیگر به ستاره ها لبخند می زنم و آن لحظه که گل ها را می بویم می خواهم گم شوم در آن ها و بروم میان آن درخت هایی که وقت غروب خورشید شکلک های سیاهی می شوند در زمینه ی آبی آسمان. لحظه ای عینکم را بر می دارم و تمام آدم ها، تمام دنیا تار می شود و من می توانم تمام آن صورت های تار را، خندان فرض کنم. و من می توانم خودم را سانسور کنم و می توانم خفه شوم و بمیرم، همین جا. و لبخند بزنم که همه چیز خوب است و یک شاد بی دغدغه باشم با افکار احمقانه. و یک لوپ را برای بار صدم تکرار کنم و هنوز هم امیدواریَم به آن تازگی ها باشد که آخرش می شود لعنت به خودم. و عینکم را به چشمم بزنم که یک حساسیت بهاره ی طبیعی به نظر برسد.

Puzzled


" ت ن ف ر "

بازی، بازی ِ حرف هاست.

جا به جایشان می کنم که شاید، چشمانم را نزند آن معنای ِ روح کُششان.

" ن ف ر ت "

دیگر چشمم را نمی زند. روحم اما، مُرد!

..So So

خوبی کنکوری بودن اینه که می تونی وانمود کنی علت بعضی از ناراحتی هات کنکوره.

بدی کنکوری بودن اینه که فکر می کنن علت همه ی ناراحتی هات کنکوره..!

Suspense


یه عده روی آهنگی که زندگی واسشون می زنه شعر می گن،

یه عده واسه شعری که می گن آهنگ ِ زندگی رو می سازن،

اینجاست که مهم می شه ما آخرش..