کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

A song for God


این روزها گاهی فکر می کنم اگر همه چیز برایم تمام-شده بود، اگر تا خرخره توی سیاهی فرورفته بودم، اگر گناه مطلق بودم و به خودم می آمدم، برگشتنم پیش تو دیگر حساب و کتاب بر نمی داشت. با احساسم بر می گشتم، آسان تر بر می گشتم نسبت به حالا که معلقم. اگر آخر خط بودم، تا آخر ِ بودنت می آمدم که از قبلم جداترین باشم. مثل دونده ای که برای رسیدن به مقصدش، دورخیز می کند.

نظرات 10 + ارسال نظر
بی تا! 16 شهریور 1388 ساعت 09:22 ق.ظ

حالا چی؟

ممد 17 شهریور 1388 ساعت 01:40 ق.ظ

ها؟ من اگه جات بودم فکر نمیکردم !

مهشید 17 شهریور 1388 ساعت 01:52 ق.ظ

:-؟

زحل 17 شهریور 1388 ساعت 01:59 ق.ظ

پارادوکس را از نقش آفرینی ما بر زمین ساخته اند!
بیا از این ورا گذری...

زحل 17 شهریور 1388 ساعت 02:01 ق.ظ http://www.zohal777.blogfa.com

با اجازه لینکم کردم....

رودابه 21 شهریور 1388 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.dehleez.blogfa.com

اگه اون طوری هم بود فرقی نمی کرد . تو مقصد رو اشتباه گرفتی.

میلاد 22 شهریور 1388 ساعت 10:26 ب.ظ http://miladmohammadzadeh.blogspot.com

نگاهِ عارفانه ای هست به گناه، مشابهِ اینی که تو گفتی :)
آره، شاید واقعاً همین طوره... امیدوارم که پس از دورخیزمون، بتونیم بلند بپریم رفیق.

سهیل 27 شهریور 1388 ساعت 03:40 ب.ظ http://daypic.blogfa.com

سلام.
اومدم مهمونت شدم تشریف نداشتی گفتم
روی درکلبه ات یادگاری بنویسم...
درکلبه بارونی من هم به روی توبازه
منتظرم بیای تاخاک قدمهاتو فرش زمینم کنم
شاد و پیروز باشی
به امید موفقیت هر چه بیشتر شما.
یا علی.

رودابه 28 شهریور 1388 ساعت 12:23 ق.ظ http://dehleez.blogfa.com

من از بحث مبدا و مقصد گذشتم تو هم بگذر لطفا. به جاش آپ کن دختر تنبل.

رودابه 29 شهریور 1388 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.dehleez.blogfa.com

بنویس از همین که نه می خواهی و نه نمی خواهی. از این مهمتر چی برای نوشتن هست؟ هان؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد