کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

کمدی الهی

خداوند در عرش اعلاء نشسته است و دارد به همه ی ما می خندد...

Where life is bleeding.. there's plenty of room for dreaming


دستم را که دراز کردم، فهمیدم به هیچ چیز نمی رسد..

نظرات 11 + ارسال نظر
مشید 21 خرداد 1388 ساعت 01:00 ق.ظ

طی فشار من؟؟

میلاد 21 خرداد 1388 ساعت 11:45 ب.ظ http://miladmohammadzadeh.blogspot.com

باید اعتراف کنم که نفهمیدم. و من هم نظر بی خودی نمی دم! قبلاْ‌ هم نوشته هات به اسم جوکر بود!؟

ملیکا 22 خرداد 1388 ساعت 01:51 ق.ظ http://divinecomedian.blogsky.com/

کسانی که می فهمیدن ت.م مجانی می گرفتن. دیگه مشکل خودته! آره از اول جوکر بود.

ملیکا 22 خرداد 1388 ساعت 12:08 ب.ظ

مقصود خاصی هم نداشتم :))، واقعا اون شب از پنجره ماشین دستمو دراز کردم، دیدم به هیچ کدوم از برگای درختایی که خیال می کردم نزدیکمن نمی رسن، حس بدی داشت :))

بهاران 22 خرداد 1388 ساعت 12:34 ب.ظ http://viva-la-mort.blogsky.com/

هیییچ انتظار نداشتم خانوم فرازنده!

مهشید 23 خرداد 1388 ساعت 01:42 ق.ظ

اهین !

ملیکا 24 خرداد 1388 ساعت 12:07 ق.ظ

اما حالا که نتایج انتخاباتو دیدم، خیلی بهتر این جمله مو درک می کنم!!

صدف 25 خرداد 1388 ساعت 12:19 ق.ظ

‌دستت را که دراز کنی، یکی میزنند رویش، دسبندی به دستت می بندند و به جایی می فرستندت که دیگر هیچ وقت دستت را دراز نکنی!ولو برای گرفتن برگهای درختان!!

پن کیک 25 خرداد 1388 ساعت 05:34 ب.ظ http://pancake.blogfa.com

تبادل لینک کنیم جوکر...ایا؟!!:دال

بی تا! 28 خرداد 1388 ساعت 10:22 ق.ظ

نمیدونم...

میلاد 31 خرداد 1388 ساعت 04:29 ب.ظ http://miladmohammadzadeh.blogspot.com

خوب، حالا می فهممش :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد